ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود
گل شکفته ! خداحافظ، اگرچه لحظــه دیـــدارت
شروع وسوسهای در من، به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
که هردو باورمان ز آغـاز، به یکدگــر نرسیدن بود
اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپـوری، مدام گرم دمیدن بود
شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من
فریبکــار دغلپیشه، بهانه اش نشنیـدن بود
چه سرنوشـت غمانگیزی، که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس میبافت، ولی به فکر پریدن بود
درمیان من و این دشمن جان جنگ شده قلب من با سپه عشق تو هم سنگ شده
شحنه ی عاصی دل ، داده به تو خانه ی دل مهر تو در دل من صاحب اورنگ شده
کنم هیهات فراموش ، غم قصه ی تو جوهر یاد تو دیری است که پر رنگ شده
نیست جز وصل تو در خاطر من چیز دگر سوز من ناله ی من خوش ز نی و چنگ شده
شهر ویرانه ی دل ، وای به کاشانه ی دل چه بگویم که دلم برای تو تنگ شده
1/1/93
تب ریز
پ.ن : دیروز یکی از عزیزترینامو از دست دادم ، روح عمه جان شاد...