-
خط خطی دهم
دوشنبه 13 خردادماه سال 1392 00:25
زمزمه ات می کنم ظاهر و باطن تویی لحظه ی یاءسم زخود مژده ی هاتف تویی قالبم از جان تهی ست ،گرچه نفس می کشم خاتمه ده ناز را همیشه غالب تویی نغمه ی داوودی و شعر سلیمان ز توست در قدم مهر و حسن همیشه ثابت تویی کعبه من روی توست ربّ منی یا بتم ؟ گرچه به درگاه عشق همیشه ساجد تویی نام تو را من به ثلث حک شده بر جان کنم هفت خطی...
-
مزمور نهم
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 12:43
خداوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت. جمیع عجایب تو را بیان خواهم کرد. در تو شادی و وجد خواهم نمود.نام ترا ای متعال خواهم سرایید مزامیر داوود نبی-مزمور نهم پ.ن : دیشب وقتی داشتم صفحات کتاب مقدس رو ورق می زدم ، حقیقتا بیش از همه مزامیر داوود بود که تحت تاثیرم قرار داد. پ.ن 2 : کتاب مقدس/عهد عتیق/زبور داوود نبی
-
نویسنده
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 23:05
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 وکیل ها، دکترها، لوله کش ها، پول مال اینهاست. نویسنده ها ؟ نویسنده ها گرسنگی می کشند. نویسنده ها خود کشی می کنند. نویسنده ها دیوانه می شوند ! هالیوود - چارلز بوکفسکی
-
سعدی
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 00:40
دوستان عــیب کـنندم کـه چرا دل به تو دادم بایــد اول به تو گفتن که چـنین خوب چـرایی
-
مقدمه ی سفر نامه ناصر خسرو
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 23:46
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیرپیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی ، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در میان اقران شهرتی یافته بودم .در ربیع الآخبر سنه...
-
من گمان می کردم (فقط) !
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 12:40
من گمان می کردم ، دوستی ، همچون سروی سبز ، چار فصلش همه آراستگی است ! من چه می دانستم...... حمید مصدق پ.ن : نقل این کلام از حمید مصدق بی مناسبت نیست ، از این موقع سال ، سالهاست ، متنفرم
-
لعنت به خیابان انقلاب
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 21:15
ازش می پرسم سختت نیست نقاشیاتو می فروشی ؟ یه پک به سیگارش زده ، یکی از نقاشیاشو نشونم داده ، می گه اسمش "خلوتگاه مشروعه" یا به قول شما ازدواج موقت ! حتی نمی دونم کی کشیدمش... خودم نمی دونم این نقاشیا رو کی می کشم ، چرا می کشم ، چطور می شکم ! اینو گفت و سرش رو انداخت و ادامه داد کشیدنو.... پ.ن 1 : این احوال...
-
خط خطی نهم / xaoc وجود من
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 11:20
یکدم از یاد تو غافل نشده ام چندی است بوسه ات شفای چو من آرزومندی است بوی باران نیز یاد تو کند زنده و حال اشک آسمان نیز برایم دردی است پرده ی فغان عاشق نیست جز درد وفا شنو که ضجه های کمانچه گویای پندی است تیغ بر قلب و نوای خوش یا محبوبم نشانه ی عنایت ز حضرت خداوندی است تاب زلف یار ، گرد ، بر نای غمین حکم عدم از روز ازل...
-
سعدی
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 23:26
رنجوری را گفتند دلت چه می خواهد ؟ گفت: آن که دلم چیزی نخواهد.... گلستان سعدی
-
خط خطی هشتم
یکشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1392 23:51
من را و لعل نابت ، بوده است گفتگویی می میرم از خمارش گر چاره ای نجویی دُردی است زهر آلود قعر پیاله هایت مشتاق آن دو چشمم تا فاش خود بگویی محصور ِ هایِ آهِ عاشق شود ستمکار قول وفا چو دادی باید که ره بپویی تا ثقل ِ روز ِ محشر درگیر نهی لای ام تا از دلیل فعلت بر عادلان بگویی روزی که تو بفهمی ، حدّ و حساب حُـــبّم تو می...